از زبان سوسمار

پیامبر و یارانش مشغول خواندن نماز بودند که پیرمردی صحرانشین، خشمگین، از راه رسید. او پیامبر را جادوگر خواند و خداوند را انکار کرد. یاران پیامبر خشمگین شدند و او را از این کار بازداشتند. پیرمرد، سوسماری از آستینش بیرون آورد و گفت در صورتی ایمان می‌آورد که سوسمار به سخن درآید. پیامبر با سوسمار سخن گفت و سوسمار پاسخ داد. پیرمرد با دیدن این صحنه به گریه افتاد و ایمان آورد. در جلد نخست از مجموعه «قصه‌های منظوم از 14 معصوم» داستان مذکور در قالب شعر به چاپ رسیده است.
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد
ناشر: قدیانی
نویسنده محمدکاظم مزيناني
مترجم ندارد
تصویرگر منصوره محمدي
قطع کتاب رحلی
سال چاپ 1391
نوبت چاپ 2
نوع جلد شومیز
زبان فارسی
جنس کتاب کاغذی
ویراستار ندارد
تعداد صفحات 12
مشخصات ظاهری موارد دیگر

"پیامبر و یارانش مشغول خواندن نماز بودند که پیرمردی صحرانشین، خشمگین، از راه رسید. او پیامبر را جادوگر خواند و خداوند را انکار کرد. یاران پیامبر خشمگین شدند و او را از این کار بازداشتند. پیرمرد، سوسماری از آستینش بیرون آورد و گفت در صورتی ایمان می‌آورد که سوسمار به سخن درآید. پیامبر با سوسمار سخن گفت و سوسمار پاسخ داد. پیرمرد با دیدن این صحنه به گریه افتاد و ایمان آورد. در جلد نخست از مجموعه «قصه‌های منظوم از 14 معصوم» داستان مذکور در قالب شعر به چاپ رسیده است. "