اقبال
کتاب حاضر، داستانی تخیلی است درباره انسانی واقعی به نام «اقبال مسیح» و مبارزات او برای پایان دادن به کار اجباری کودکان. داستان از زبان دختری جوان به نام «فاطمه» نقل میشود، دختری که زندگیاش بر اثر شهامت «اقبال» برای همیشه دگرگون شد. در داستان میخوانیم: «خانه بزرگی بود، نیمی از سنگ و نیمی از ورقههای آهن ساختهشده بود، رو بهطرف حیاطی که چاه آب داشت و یک سایه بانی برای حفاظت از عدلهای کتان و پشم که از نی ساختهشده بود قرار داشت و یک وانت تویوتای قدیمی در آن بود. در سمت دیگر حیاط مقابل منزل ساختمان کشیدهای بود. این ساختمان کارگاه قالیبافی بود و گروه چهارنفری ما آنجا مشغول به کار بودند. همه ما به کار اجباری گمارده شده بودیم تا بدهی خانوادههایمان به رباخواران پرداخت شود. سقف این ساختمان حلبی و زمینش خاکی بود».
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد