اهورا جمشید

«اهورا جمشید» داستان زندگی جمشید را بازمی‌گوید. پادشاهی که سرزمین جهان حکومت می‌کرد و هفت دیو درد، مرگ، قحطی، گرسنگی، خشکسالی، بیماری و نادانی را نابود کرد و برای مردم شادی و جشن و نیکی و خوشی به ارمغان آورد. اهریمن که از کارهای جمشید برآشفته است در تمثال پیرمردی به سراغ جمشید می‌آید تا او را بفریبد. او به جمشید می‌گوید که اهورای هفت آسمان و زمین است و باید به آسمان بازگردد. جمشید با حرف‌های اهریمن به خودش مغرور می‌شود و بر پشت اهریمن به آسمان می‌رود و هفت آسمان را می‌گردد و وقتی به زمین می‌آید خودش را اهورامزدا می‌داند و به این سبب فره ایزدی از او دور می‌شود.