باد نه بادی
سال 1936، در فیلینت میشیگان، اوضاع همه سخت است. اما برای باد پسر ده سالهی بدون مادر اتفاقهای دیگری هم میافتد؛ باد چمدانی دارد و پر از وسایل خاص و پدری که هیچگاه او را ندیده است. مادر، پیش از مرگش سرنخی برای باد گذاشته بود: اعلانهای تبلیغاتی خوانندهی معروف: هرمان ئی کالووی و گروه مشهورش. این اعلانها شاید باد را به پدرش برساند. باد باید چمدانش را بردارد و از یتیمخانه فرار کند و به دنبال پدر اسرار آمیزش برود. چیزی جلودار او نیست، نه گرسنگی، نه ترس از خونآشامها و نه حتی خود هرمانئی کالووی... .
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد