تبر طلایی و فرشته مهربان

قصه های کلاسیک و زیبا از چهارگوشه دنیا. روزي روزگاري، مرد هيزم شكني بود كه بسيار درست كار بود. روزي هيزم شكن به جنگل رفته بود، تا كمي هيزم جمع كند. وقتي او خسته شد، كنار چشمه اي رفت تا كمي آب بنوشد. ناگهان تبرش در آب چشمه افتاد و هر چه گشت آن را پيدا نكرد. هيزم شكن خيلي ناراحت شد. كنار چشمه نشست و در فكر بود كه چه كند و چطوري بدون تبر، هيزم جمع كند. او مي دانست كه بدون تبر كارش خيلي سخت مي شود. مرد هيزم شكن افسرده و ناراحت كنار چشمه نشست تا راه حلّي پيدا كند.
20,000 تومان
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد
ناشر: برف
نویسنده شاگاهیراتا
مترجم ندارد
تصویرگر شاگاهیراتا
قطع کتاب خشتی بزرگ
سال چاپ 1398
نوبت چاپ 7
نوع جلد شومیز
زبان فارسی
جنس کتاب کاغذی
ویراستار ندارد
تعداد صفحات 12
مشخصات ظاهری موارد دیگر
مشتریانی که از این مورد خریداری کرده اند

کلکسیون تارا

ناموجود

بچه ها

ناموجود

آزمون تشک

ناموجود

علی بابا و چهل دزد

15,000 تومان ناموجود

خرس وحشی و پسر باهوش

15,000 تومان ناموجود

جادوگر شهر از

15,000 تومان ناموجود

ملکه ی برفی

15,000 تومان ناموجود