توت فرنگی و هدیه بهاری
افسانههای از قرن بیست و یکم برای بچهها. عصر آن روز توت فرنگی کوچولو مشغول خرید از مغازهی تمشک کوچولو بود و همینطور که داشت به لباسها نگاه میکرد، فکری به سرش زد و یکدفعه با هیجان به تمشک گفت: «بهتر است یک مهمانی برگزار کنیم!» تمشک پرسید: «یک مهمانی؟» توت فرنگی گفت: «بله، ما میتوانیم همهی دوستانمان را به این مهمانی دعوت کنیم.»
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد