جنون
بالاي سرمان،ستاره ها مي سوزند و مي درخشند و سوسو مي زنند.هزاران هزار ستاره؛آنقدر زياد كه انگار دانه هاي برفند كه چرخ زنان در تاريكي قيرگون آسمان ناپديد مي شوند.از خود بي خود مي شوم.نفسم بند مي آيد.فكر نمي كنم تا به حال اين همه ستاره در زندگي ام ديده باشم.آسمان آنقدر نزديك است،آنقدر صاف بر فراز كاروان بي سقف كشيده شده كه انگار مي توانيم از روي تخت بپريم و در آسمان فرود بياييم.
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد