خانه مرموز
کریس در حالی که در ورودی مهد کودک را باز می کرد دوباره مرد را آن سوی خیابان دید که مقابل ویترین مغازه سیگار فروشی ایستاده است. مرد که متوجه نگاه کریس شد فوراً برگشت و رو به ویترین مغازه ایستاد. آن روز سومین روزی بود که کریس مرد را آنجا میدید. دیروز وقتی خواست گلن را از مهد کودک ببرد حس کرده بود مرد آنها را تحت نظر دارد و تعقیبشان میکند…
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد