خرسی شامت را بخور!

خرس کوچولوی کتاب «خرسی شامت را بخور!» نه تنها دوست ندارد شام‌اش را بخورد، بلکه بوی غذا هم حال‌اش را بد می‌کند. او دست و صورت گلی‌اش را هم نشسته. وقتی با بابای‌اش سر میز می‌نشینند، خرسی فقط یک قاشق می‌خورد و باقی را کنار می‌گذارد و به باباخرسی نگاه می‌کند. غذای باباخرسی که تمام می‌شود، برای خودش کیک بزرگی می‌آورد و یک تکه می‌خورد و به خرسی نمی‌دهد. خرسی که دلش کیک می‌خواهد، غذای‌اش را تا آخر می‌خورد تا بتواند یک تکه کیک از بابا خرسی بگیرد.
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد
ناشر: پنجره
نویسنده ویرجینیا میلر
مترجم فاطمه ستوده
تصویرگر ندارد
قطع کتاب خشتی کوچک
سال چاپ 1397
نوبت چاپ 3
نوع جلد شومیز
زبان فارسی
جنس کتاب کاغذی
ویراستار ندارد
تعداد صفحات 24
مشخصات ظاهری موارد دیگر