خیابان پارک وحشت

تهدید از سرتا پایش سیاه پوشیده بود. پیراهن و کراواتش، شلوارش، کتش و کفش‌هایش مشکی پر رنگ بودند. دستکش‌هایی سیاه داشت. صورتش کاملاً در سایه حاصل از کلاه سیاهش که لبه‌های پهنی داشت، پوشانده شده بود. ما رو مجبور می‌کردند که در طول‌ سالنی باریک، پایین برویم. دیوارها بسیار خاکستری بودند. گچ دیوار ترک خورده بود و پوسته‌ پوسته شده بود. من پنجره‌ای ندیدم. در انتها به اتاقی بزرگ رسیدیم که خالی بود. صدای قدم‌های ما روی کف سنگی اتاق، بلند صدا می‌کرد. دیوارهای خاکستری برهنه بودند و تا رسیدن به بالکنی که مشرف به اتاق بود، ادامه داشتند. در مقابل اتاق یک صحنه قرار داشت و یک اثر اختصاصی و مرد با لباسی سیاه. در مقابل صحنه هیچ صندلی وجود نداشت. ما، با هم و به شکلی زشت و درهم رفته‌ای ایستاده بودیم. پشت سر ما، در ورودی، توسط اشخاص سایه‌ای مسدود شده بود. هنگامی که تهدید با دست‌های پوشیده در دستکش بالکن رو گرفت، آن‌ها در سکوت تماشا می‌کردند.تهدید از سرتا پایش سیاه پوشیده بود. پیراهن و کراواتش، شلوارش، کتش و کفش‌هایش مشکی پر رنگ بودند. دستکش‌هایی سیاه داشت. صورتش کاملاً در سایه حاصل از کلاه سیاهش که لبه‌های پهنی داشت، پوشانده شده بود. ما رو مجبور می‌کردند که در طول‌ سالنی باریک، پایین برویم. دیوارها بسیار خاکستری بودند. گچ دیوار ترک خورده بود و پوسته‌ پوسته شده بود. من پنجره‌ای ندیدم. در انتها به اتاقی بزرگ رسیدیم که خالی بود. صدای قدم‌های ما روی کف سنگی اتاق، بلند صدا می‌کرد. دیوارهای خاکستری برهنه بودند و تا رسیدن به بالکنی که مشرف به اتاق بود، ادامه داشتند. در مقابل اتاق یک صحنه قرار داشت و یک اثر اختصاصی و مرد با لباسی سیاه.
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد
ناشر: اردیبهشت
نویسنده آر ال استاین
مترجم شادی ابطحی
تصویرگر ندارد
قطع کتاب رقعی
سال چاپ 1395
نوبت چاپ
نوع جلد شومیز
زبان فارسی
جنس کتاب کاغذی
ویراستار مینا اسدالهی
تعداد صفحات 184
مشخصات ظاهری موارد دیگر