خیار پنجه طلا
جونیور و لورا در کافهی شهر سبزی ها حسابی سرگرم کار کردناند تا برای بیمارستان شهر پول جمع کنند. ولی جونیور که دوست دارد پولدار شود از کار استعفا میدهد و به کتابفروشی گنجینه می رود میرود. در آنجا از طریق یک کتاب بزرگ وارد مزرعهای میشود. در مزرعه هم مجبور است بهعنوان کارگر مزرعه کار کند اما بعد اتفاق جالبی میافتد…
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد