دیو کوچولو و بچه ی آدم

دیو کوچولو همیشه هروقت دلش می‌خواست برای قاقالی‌لی که به او وعده داده شده بود گریه می‌کرد، تا این که یک روز آن را به دست آورد. اما درست کمی قبل از آن توجهش به آن سوی پنجره و دنیای آدم‌ها جلب شد. پدر و مادش به او گفتند که آدم‌ها موجودات خطرناکی هستند و رفتن به دنیای آنها کار اشتباهی است. این داستان از جمله داستان‌های تخیلی است که برای گروه سنی «ب» به چاپ رسیده است.
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد
ناشر: قو
نویسنده عزت الله الوندی
مترجم ندارد
تصویرگر علی نامور
قطع کتاب خشتی بزرگ
سال چاپ 1387
نوبت چاپ
نوع جلد شومیز
زبان فارسی
ویراستار ندارد
تعداد صفحات 24
مشخصات ظاهری موارد دیگر