روزی که یاد گرفتم عنکبوت ها را اهلی کنم
مادر راینر الکلی و بیمار است و خودش هم همیشه سر و رویی کثیف و آشفته دارد و به همین خاطر همه از او دوری میکنند. اما دختر بچه ای که از عنکبوت خیلی میترسد ترسش را با راینر در میان می گذارد و خیلی زود متوجه میشود که راینر بچهای مهربان و قابل اعتماد است و با او دوست میشود. اما نه تنها بچهها بلکه حتی بزرگترها هم دخترک را به خاطر این دوستی سرزنش میکنند و دخترک بر سر دو راهی بزرگی قرار میگیرد.
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد