سوزنبان مارها

شکم مارها پنجره دارد اما سوزنبان پیر فقط به ساعتش نگاه می‌کند. مارها مسافرها را می‌خورند و با خودشان می‌برند یک جای تاریکِ دور. پسری مشت‌مشت توت‌فرنگی می‌خورد و گریه می‌کند. زنی زیر بوته‌های توت‌فرنگی مُرده و ریل‌ها بوی توت‌فرنگی می‌دهند...
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد
ناشر: پیدایش
نویسنده مهدی رجبی
مترجم ندارد
تصویرگر مینو جامی
قطع کتاب رقعی
سال چاپ 1396
نوبت چاپ
نوع جلد شومیز
زبان فارسی
جنس کتاب کاغذی
ویراستار گروه فرهنگی انتشارات پیدایش
تعداد صفحات 64
مشخصات ظاهری موارد دیگر