شست و شوی مغزی بیگانه
کیپ به مونا نزدیک و نزدیکتر شد. بندها یکی یکی باز شدند. او از زیر فنر به بیرون لیز میخورد، تا یک لحظه دیگر در فضا دچار سقوط آزاد میشد؛ یا بدتر از آن، شاید محکم به بدنهی سفینهی فضاییاش برخورد میکرد و له میشد! کیپ در لحظه ای که از ته فنر بیرون میرفت، آخرین حلقهی فنر را گرفت و محکم نگه داشت و در حالی که در هوا آویزان بود، فریاد زد: «مونا!» گویی مونا صدای او را شنید، چون ناگهان درِ سکوی فرود باز شد. کیپ احساس کرد که دستگاه جهش فضایی به سوی سفینهی فضاییاش مکیده شد. زمانی که درِ سکوی فرود مونا زیر او رسید، کیپ فنر را رها کرد و مستقیم به داخل سفینه افتاد. او با صدایی بم روی سکوی فرود سقوط کرد. کیپ نفس راحتی کشید و اندیشید: مونا باید با استفاده از جاروی مغناطیسیاش فنر را به سوی خود کشیده باشد!
قیمت قدیم: 15,000 تومان
2,000 تومان
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد