شله زرد

فرزاد مثل هر روز کفشش را پوشيد. به طرف خانه‌ي دوستش رفت تا با هم بازي کنند. دوستش وقتي در را باز کرد، با خوش‌حالي گفت:‌»افطار خونه‌ي خاله‌ام دعوتيم. شله زرد پخته. مي‌خوام برم کمک کنم تا براي همسايه‌هاش ببريم.» بعد هم گفت:‌»اون قدر...
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد
ناشر: امیرکبیر
نویسنده سهیلا علوی زاده
مترجم ندارد
تصویرگر افروز قلی زاده
قطع کتاب خشتی کوچک
سال چاپ 1395
نوبت چاپ
نوع جلد شومیز
زبان فارسی
جنس کتاب کاغذی - گلاسه
ویراستار ندارد
تعداد صفحات 12
مشخصات ظاهری موارد دیگر