شن سوار

درهای نقره ای برج جادوگر به نرمی پشت سر کازنیم بسته شدند و سوز سرما مثل چکشی به او خورد. در عمرش چنین چیزی را تجربه نکرده بود. حس می کرد سرما به استخوانش نفوذ می کند، از سرعت خون در رگ هایش می کاهد و افکارش را کند می کند. هوا را به درون کشید و سرما ریه هایش را سوزاند. کت قرمز نازکش به اندازه ی یک ورق کاغذ گرمش می کرد و پاهای برهنه اش در صندل هایش تیر می کشیدند. ولی کازنیم می دانست که نمی تواند به فضای گرم برج جادوگر برگردد، دست کم نه همان موقع. ولی تهدیدش را عملی می کرد. واقعا برمی گشت تا لاک پشتش را پس بگیرد و تنها برنمی گشت. یک ساحر را با خود می آورد. اوراتون مار مسن تر، عاقل تر و خیلی قدرتمند تر از آن مرد جوان دورو بود که موهای طلایی و جامه های بنفش و شیک و پیک داشت. آن وقت از کارشان پشیمان می شدند.
70,000 تومان
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد
ناشر: افق
تصویرگر ندارد
زبان فارسی
نویسنده انجی سیج
مترجم آرزو احمی
قطع کتاب رقعی
سال چاپ 98
نوبت چاپ
نوع جلد شومیز
جنس کتاب کاغذی
ویراستار مژگان کلهر
تعداد صفحات 352
مشخصات ظاهری موارد دیگر