شهر ممنوع
مابل فكر كرد بچه ها واقعا مي توانند چندش آور باشند، به خصوص وقتي مجبوريد اتاق خوابتان را با آنها شريك شويد؛ و بعد بي حواس دستش را توي دماغش كرد و به ديوار ماليد. هر بار كه انگشت توي دماغش مي كند، دزدهاي دريايي شرور از راه مي رسند. اين بار دزدهاي دريايي براي عملياتشان به يك جغله ي تازه احتياج دارند. پس مگي خواهر نوزاد مابل جونز را مي دزدند و البته قهرمان داستان ما تسليم نمي شود، او براي نجات خواهرش به شهر ممنون مي رود...
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد