فضولی های یواشکی
جونی توی فضولی کردن و سرک کشیدن تو کار بقیه حرف ندارد. میدانید چرا؟ چون پاهایش بلدند یواشکی راه بروند و دماغش هم وقتی نفس میکشد اصلا سوت نمیزند. اما آن روز وقتی توی فروشگاه یواشکی خانم معلم را نگاه میکرد… چی؟ داستان را لو ندهم؟ ولی جونی خانم! یادت باشد که خودت هم هیچوقت نمیتوانی جلوی زبانت را بگیری…
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد