فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه

روایت قصّه‌های ایرانی با ضرب‌المثل‌های ایرانی. یکی‭ ‬بود‭ ‬یکی‭ ‬نبود،‭ ‬غیر‭ ‬از‭ ‬خدای‭ ‬مهربان‭ ‬هیچ‭ ‬کس‭ ‬نبود‭. ‬در‭ ‬آن‭ ‬دور‭ ‬دورها،‭ ‬در‭ ‬کنار‭ ‬دریاچه‭ ‬ای‭ ‬پر‭ ‬آب‭ ‬که‭ ‬گل‌های‭ ‬یاس‭ ‬و‭ ‬نسترن‭ ‬در‭ ‬کنارش‭ ‬روییده‭ ‬بودند،‭ ‬بیشه‭ ‬ای‭ ‬سرسبز‭ ‬و‭ ‬قشنگ‭ ‬وجود‭ ‬داشت‭. ‬حیوانات‭ ‬این‭ ‬بیشه‭ ‬آن‌قدر‭ ‬اخلاق‭ ‬و‭ ‬کارهایشان‭ ‬خوب‭ ‬بود‭ ‬که‭ ‬آن‌جا‭ ‬را‭ ‬زیباتر‭ ‬کرده‭ ‬بود‭.‬در‭ ‬این‭ ‬بیشه‭ ‬حیوانات‭ ‬بزرگ‭ ‬و‭ ‬قوی،‭ ‬حیوان‭ ‬های‭ ‬کوچک‭ ‬را‭ ‬اذیت‭ ‬نمی‌کردند‭.
20,000 تومان
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد
ناشر: برف
نویسنده اکرم سادات فیض آبادی
مترجم ندارد
تصویرگر زهره سادات فیض آبادی
قطع کتاب خشتی بزرگ
سال چاپ 1397
نوبت چاپ
نوع جلد شومیز
زبان فارسی
جنس کتاب کاغذی
ویراستار ندارد
تعداد صفحات 12
مشخصات ظاهری موارد دیگر