قصه های نظامی گنجوی
كتاب قصه های نظامی گنجوی: نظامی گنجوی در اين دفتر دو داستان خسرو و شيرين از منظومه ی خسرو و شيرين و خير و شر از مجموعه ی هفت گنبد را از نظم به نثر درآورده و با پرداخت داستانی به شما عرضه كرده است. بخشی از داستان: يكی بود يكی نبود. غير از خدا هيچ كس نبود. و اما در حكايت آمده است خسرو پرويز؛ پسر هرمز ساسانی در جوانی نديمی ويژه داشت كه اوقات را در هم نشينی با او سپری می كرد. ابن نديم كه «شاپور» نام داشت مردی جهانديده و سرد و گرم چشيده بود. او در سخن گفتن توانا و در نقش و نگار و صورتگری بسيار ماهر و قابل بود. روزی از روزگارها خسرو پرويز با نديم خلوت كرده بود و با او از هر دری سخن می گفت كه ناگاه شاپور برافروخت و دست بر دست زد و گفت: «ای خسرو، سخنی دارم كه اگر اجازه بفرمايی بر زبان می آورم» خسرو دستی در هوا چرخاند و به شاپور اجازه سخن گفتن داد. شاپور كه هميشه از می و دلبر و دلدار برای خسرو سخن می راند، اين بار هم عنان سخن را در اين ميدان به چرخش و گردش درآورد و...
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد