موش و گربه

برگرفته از شعر «موش‌ها و گربه» عبید زاکانی. یکی‭ ‬بود،‭ ‬یکی‭ ‬نبود‭. ‬در‭ ‬روزگاران‭ ‬قدیم‭ ‬و‭ ‬در‭ ‬کنار‭ ‬یک‭ ‬قلعه‌ی‭ ‬بزرگ‭ ‬خرابه‌هایی‭ ‬بود‭ ‬که‭ ‬موش‌های‭ ‬زیادی‭ ‬در‭ ‬آن‌جا‭ ‬کنار‭ ‬یک‌دیگر‭ ‬زندگی‭ ‬می‌کردند‭. ‬آن‌ها‭ ‬دوستان‭ ‬خیلی‭ ‬خوبی‭ ‬بودند،‭ ‬با‭ ‬هم‭ ‬به‭ ‬دنبال‭ ‬غذا‭ ‬می‌رفتند‭ ‬و‭ ‬با‭ ‬هم‭ ‬بازی‭ ‬می‌کردند‭ ‬و‭ ‬در‭ ‬شب‌های‭ ‬زمستان‭ ‬دور‭ ‬هم‭ ‬جمع‭ ‬می‌شدند‭ ‬و‭ ‬در‭ ‬حالی‭ ‬که‭ ‬گردو‭ ‬و‭ ‬بادام‭ ‬می‌خوردند،‭ ‬برای‭ ‬هم‭ ‬قصّه‌های‭ ‬خوب‭ ‬و‭ ‬شنیدنی‭ ‬می‌گفتند‭ ‬و‭ ‬از‭ ‬کنار‭ ‬هم‭ ‬بودنشان‭ ‬لذّت‭ ‬می‌بردند‭.
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد
ناشر: برف
نویسنده معصومه حریری
مترجم ندارد
تصویرگر زهره فیض آبادی
قطع کتاب خشتی بزرگ
سال چاپ 1397
نوبت چاپ 2
نوع جلد شومیز
زبان فارسی
جنس کتاب کاغذی
ویراستار ندارد
تعداد صفحات 12
مشخصات ظاهری موارد دیگر