و باز هم گریس خالی
گریس خالی از داشتن اینها خیلی خوشحال است: مادربزرگی باهوش که در شیکاگو زندگی میکند، قدرت فوقالعادهای به نام همدردی، همسایهای فرانسوی که مهماندار هواپیماست، تخیلی قوی که هم خوب است و هم بد و… یک دوست خیلی خیلی صمیمی به نام میمی. اما چیزهایی که گریس دلش نمیخواهد داشته باشد، اینها هستند: پسری که همسایهی جدیدشان است و میتواند روی دستش بایستد! اسم «گریس خالی» به جای «گریس» و… یک همگروهی به نام «بدجنس تمامعیار» برای انجام پروژهی مدرسه. فکر میکنید گریس چهجوری با همسایهی جدیدشان و بدجنس تمامعیار کنار میآید؟
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد