پاندای بزرگ و اژدهای کوچک
آغاز و پایان داستان پاندای بزرگ و اژدهای کوچک! در «بهار» رخ می دهد. در همه ی داستان های سفر، رَهرو پس از پیمودن راه های پر فراز و نشیب و پشت سر گذاشتن خطرها، دشواری ها و غلبه بر ناامیدی، با نگرشی تازه به زندگی عادی خود برمی گردد. به تعبیر جوزف کمبل اسطوره شناس معاصر و صاحب کتاب معروف قهرمان هزار چهره، «غاری که از ورود به آن هراس داری، گنجی را که به دنبالش می گردی در خود جای داده است.» پاندای بزرگ و اژدهای کوچک، داستان دو همسفر است که پس از آشنایی با یکدیگر، با شجاعت سفری «ماجراجویانه» را در راههای هموار و ناهموار زندگی و در کنار هم آغاز میکنند. داستان آنها در طول «پیادهرویها»ی طولانی و ساده، شکل میگیرد. اما آنها به کجا میروند؟ در طول سفر با آنها، خواهیم فهمید سفرشان چه هدفی دارد. اما راه هم به اندازهی هدف مهم است. طراوت گلهای بهاری، تاری که عنکبوتی به درخت تنیده، حشرهای کوچک که در میان گلها میگردد هم از «حوادث» سفر آنهاست و «توجه کردن» به همهی آنها تجربههای پرباری برایشان رقم میزند.
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد