پسته ی خندان
کتاب مصور حاضر، داستانی تخیلی است که با زبانی ساده و روان برای گروه سنی (ب) نگاشته شده است. در این داستان شب چله بود. همه دوستان «پسته خندان» رفته بودند ولی او هنوز آنجا بود. پسته خندان از دست آقای مغازهدار افتاده بود. دوستانش از توی پلاستیک آقای پالتوپوش با او خداحافظی کرده بودند. پسته خندان فکر میکرد بالاخره یکی او را میبیند. اما هوا داشت تاریک میشد و او هنوز گوشه مغازه افتاده بود. همان موقع یک خانم با دختر کوچولویش توی مغازه آمد.
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد