پسری که تا ماه بالا رفت
پل در کتاب «پسری که تا ماه بالا رفت» در مجتمعی زندگی میکند که ساکناناش افکار عجیب و غریبی دارند. می بل هم از ساکنان همین مجتمع است که خودش را مولی مینامد و برادری دارد که پاکتی بر روی سر خود کشیده و چهرهاش را از دیگران پنهان میکند. کلارنس هم آنجاست. گربهای که فکر میکند قادر است پرواز کند. اما افکار خود پل از همه عجیبتر است. او معتقد است که ماه ماه نیست، بلکه گودال بزرگی در آسمان است. چند نفر به همان دیوانگی یا به همان نبوغ پل، با یک نردبان خیلی بلند به کمکاش میآیند تا با هم به سوی ماه بروند.
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد