چوپان دروغگو برجسته
روزی روزگاری ، پسر بچّهای بود که همراه گوسفندها به صحرا میرفت ومواظب آنها بود. او چوپان دهکده بود. صبح زود گوسفندها علف میخوردند و آرام آرام جلو میرفتند. چوپان کوچولو هم اطراف را نگاه میکرد، منظرهی آن اطراف زیبا بود. همهجا سبز، آسمان آبی و زیبا بود.
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد