یک لبخند بی انتها

پیامبر سرش را بالا می آورد. می گوید:«بخشیدمت.» به پیامبر نگاه می کنم، به چشمان مهربانش، دلم می خواهد بلند شوم در آغوشم بفشارمش. بگویم تو واقعاً رحمتی، تو واقعاً مهربان ترین آدمی. بی اختیار اشک هایم می غلتند روی گونه هایم. به زید نگاه می کنم. حال او هم با حال من فرقی ندارد. به بقیه نگاه می کنم. همه حیران دل مهربان پیامبر شده اند. به وحشی می گوید بخشیدمت، فقط دیگر جلوی من نیا، برو! دست زید را رها می کنم. هر دو خیره می مانیم به وحشی که آرام آرام دور می شود.
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد
ناشر: دفتر نشر فرهنگ اسلامی
نویسنده محمدعلی رکنی
مترجم ندارد
تصویرگر مجید صابری نژاد
قطع کتاب وزیری
سال چاپ 1396
نوبت چاپ
نوع جلد شومیز
زبان فارسی
جنس کتاب کاغذی
ویراستار ندارد
تعداد صفحات 48
مشخصات ظاهری موارد دیگر