یک کلاغ چهل کلاغ

روایت قصّه‌های ایرانی با ضرب‌المثل‌های ایرانی. یکی‭ ‬بود،‭ ‬یکی‭ ‬نبود‭. ‬روزی‭ ‬روزگاری‭ ‬در‭ ‬زمان‭ ‬های‭ ‬قدیم‭ ‬شهری‭ ‬بود،‭ ‬خرّم‭ ‬و‭ ‬سرسبز‭ ‬با‭ ‬مردمانی‭ ‬شاد‭ ‬و‭ ‬خوش‭ ‬اخلاق؛‭ ‬در‭ ‬وسط‭ ‬این‭ ‬شهر،‭ ‬قصری‭ ‬زیبا‭ ‬و‭ ‬بزرگ‭ ‬با‭ ‬باغ‭ ‬گُل‭ ‬و‭ ‬پرندگانی‭ ‬خوش‭ ‬آهنگ‭ ‬بود‭. ‬صاحب‭ ‬این‭ ‬قصر‭ ‬پادشاهی‭ ‬به‭ ‬نام‭ ‬پاشا‭ ‬خان‭ ‬بود‭. ‬او‭ ‬مردی‭ ‬خوش‭ ‬اخلاق‭ ‬و‭ ‬شجاع‭ ‬بود‭ ‬و‭ ‬همه‭ ‬به‌خاطر‭ ‬اخلاق‭ ‬خوبش،‭ ‬خیلی‭ ‬دوست‭ ‬داشتند‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬این‭ ‬قصر‭ ‬زیبا،‭ ‬در‭ ‬خدمتش‭ ‬باشند و ... ‬
20,000 تومان
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد
ناشر: برف
نویسنده اکرم سادات فیض آبادی
مترجم ندارد
تصویرگر زهره سادات فیض آبادی
قطع کتاب خشتی بزرگ
سال چاپ 1397
نوبت چاپ
نوع جلد شومیز
زبان فارسی
جنس کتاب کاغذی
ویراستار ندارد
تعداد صفحات 12
مشخصات ظاهری موارد دیگر