هیاهو

وقتي مي‌دوم، هميشه لحظه‌اي يگانه هست كه درد در بندبند وجودم مي‌دود. ديگر نفسم بالا نمي‌آيد و چشمم جز رنگ‌هاي درهم و برهم و تصاوير محو چيزي نمي‌بيند. در آن لحظه‌ي يگانه، درست وقتي كه درد اوج مي‌گيرد و غيرقابل تحمل مي‌شود، روشنايي خاصي وجودم را پر مي‌كند، چيزي در سمت چپم مي‌بينم: تلألويي رنگين (موهاي قهوه‌اي - طلايي درخشان، تاجي از برگ‌هاي پاييزي). اين لحظه‌اي است كه مي‌دانم اگر سر برگردانم مي‌بينمش كه كنارم است، خندان تماشايم مي‌كند و دست‌هايش را به سويم دراز كرده است.
120,000 تومان
این کالا در حال حاضر موجودی ندارد
ناشر: شهر قلم
نویسنده لوورن اليور
مترجم آرش آذرنگ -زهرا چوپانكاره
تصویرگر ندارد
قطع کتاب رقعی
سال چاپ 1398
نوبت چاپ 2
نوع جلد شومیز
زبان فارسی
جنس کتاب کاغذی
ویراستار ندارد
تعداد صفحات 362
مشخصات ظاهری موارد دیگر